یکی ها به ما باز می گردند

پسر به سفر دوری رفته بود و ماه ها بود که از او خبری نداشتند ...

مادرش دعا می کرد که او سالم به خانه باز گردد. هر روز به تعداد اعضای خانواده اش نان می پخت و همیشه یک نان اضافه هم می پخت و پشت پنجره می گذاشت تا........................................

ادامه ی داستان را در ادامه ی مطلب دنبال کنید

It is impossible to sneeze with your eye's open

آيا ميدانستيد که: امکان ندارد بتوانيد با چشم باز عطسه کنيد؟

يه بنده خدا پتروس فداكار رو با دهقان فداكار قاطي مي‌كنه، ميره انگشت مي‌كنه تو حلق راننده قطار

آن شب که دلی بود به میخانه نشستیم... آن عهد که بستیم به پیمانه شکستیم... ای فاتح هر قلب همان طور که گفتی... ما عهد شکستیم ولی دل نشکستیم

آغاز هر کار مهمترین قسمت آن است .

                                                                         افلاطون

غروب يك روز باراني زنگ تلفن به صدا در آمد.

زن گوشي را برداشت. آن طرف خط پرستار دخترش با ناراحتي خبر تب و لرز شديد دختر كوچكش را به او داد.

زن تلفن را قطع كرد و با عجله به سمت پاركينگ دويد، ماشين را روشن كرد و به نزديك ترين داروخانه رفت تا داروهاي دختر كوچكش را بگيرد.

....

....

....

برای مشاهده ی متن کامل به ادامه ی مطلب بروید

زیره سیاه

زیره گیاهی است علفی و دو ساله، به ارتفاع ۶۰ سانتی متر. ساقه های زیره تو خالی، شیاردار و از قاعده، دارای انشعاباتی است. برگ های این گیاه دارای بریدگی زیاد است، به طوری که به صورت نخ مانند درآمده و به رنگ سبز روشن می باشند

...

...

...

...

...

...

...

...

آنکه نگاه و سخنش لبریز از شادی ست در دوران سختی نیز ماهی های بزرگتری از آب می گیرد .

هرگز فراموش نکن که هر چه رخ دهد همواره در آغوش خدا هستی

A duck's quack has no echo, and nobody knows why

آيا ميدانستيد که: صداي اردک اکو ندارد وهيچکس هم دليل آنرا نميداند؟